سبط اکبر

خاطرات سرباز معلم و مداحی با زیرنویس انگلیسی

سبط اکبر

خاطرات سرباز معلم و مداحی با زیرنویس انگلیسی

سبط اکبر

بسم ربّ الحَسَن
من مترجم هستم. به ذهنم رسید برای آشنا کردن ملت ها با اهل بیت از مداحی هایی که زیرنویس دارند استفاده کنم تا زیبایی و لطافت اون مداحی و هیئت حفظ بشه و بشه اونو منتشر کرد. کمی جستجو کردم و کاری مشابه اونچه می خواستم پیدا نکردم، البته سایت فطرس چند تا کار اینجوری داره. به هر حال تصمیم گرفتم خودم این امر رو به عهده بگیرم. چند تا از مداحی های مشهور و دلنشین رو انتخاب کردم که غالبا از حاج محمود هستن. اونا رو زیرنویس کردم و کم کم جلوه های ویژه بهش اضافه کردم. البته نمیشه خیلی تغییر داد کار رو. چرا که می خوام اصل مداحی زیاد تغییر نکنه و اونا رو اینجا ارائه کردم.

طبقه بندی موضوعی

املا...

دوشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۵، ۰۸:۰۱ ب.ظ

باسمه تعالی

روزهای اول کم کم گذشت، دوبار املا گرفتم و چند بار ریاضی پرسیدم و فارسی و علوم قرآن و اینا...

و اما بگم از املا...! در این مورد خدمتتون عرض کنم که تقریبا با فاجعه ی دیگه ای رو به رو بودم!

اصلا نمی دونین چه اوضاعی بود! البته بعدا فهمیدم که روش املا گرفتنِ من اشتباه بود و طفلک بچه ها تقصیری نداشتن! حالا براتون می گم داستان رو! برنامه رو نگاه کردم و دیدم که مثلا این زنگ املای! خب پس باید املا بگیم! دفترهای املا باز، بنویسین! البته قبول کنین تجربه نداشتم دیگه! اولین روزهای معلمی خب برای هرکس این اشتباهات پیش میاد! طفلکی ها هنوز درس یک رو نخونده بودن من از اون درس املا گرفتم! هنوز روخوانی درس رو مشکل داشتن من املا گرفتم از اون درس! چه می دونستم والا! دیگه نتیجه رو خودتون می تونید حدس بزنید! نتیجه همون فاجعه ای بود که اول گفتم! املاها یکی بدتر از یکی دیگه! در و داغون! چَپَندَر قیچی! خرچنگ قورباغه! و خلاصه یک فاجعه ی واقعی! فکر کنم همون روزهای اول بود که فهمیدم معلمِ پارسالِ کلاسم الان تو همون مدرسه هست و امسال معلم چهارم شده. همین موضوع کمک خیلی بزرگی بهم شد. باهاش صحبت کردم در مورد بچه ها و کم کم پیشنهادهای خیلی خوب و کارایی بهم داد. معلم کلاس سوم هم گاهی منو کمک می کرد و  تجربیاتش رو در اختیارم قرار می داد. خلاصه با کمک بقیه معلمین با تجربه تونستم کم کم روش تدریسم رو درست کنم. مثلا در مورد همین املا معلم کلاس سوم بهم گفت چقدر املای طولانی می گی! چه خبره بابا! اینا کلاس دومن! کلمه ها رو کار کردی که املا می گی؟ راست می گفت! هیچ کدوم از اون کارا رو نکرده بودم! کم کم طی هفته های اول دوم روش املا گفتن رو تصحیح کردم و واقعا جواب داد. یعنی به بچه ها می گفتم که آهای ملت! املای جلسه ی بعد از این درسه. کلمه های سختش هم ایناست! من کلمه های سختش رو روی تخته می نویسم شما توی دفترها بنویسین و یک خط از اون کمله ها تکرار کنین تا یاد بگیرین تا فردا املا بیست بگیرین!

راستی نگفتم که املاهای اول چطور بود! چند تا املا که کلا ناخوانا بود! یعنی از چند خط املا که گفته بودم هیچ کلمه ای خوانا نبود!

یک چیزی تو این مایه ها:
بن پتار میس میشود را دز کلواس میچ ت ث ان...!!

شبیه همین خطی که بالا نوشتم. املاهاشون این شکلی بود! چند نفری هم خوب نوشته بودن! خیلی هام معمولی یا ضعیف. روش جدید رو پیاده کردم و روش اصولی تری رو پیش گرفتم. حالا بگم نتیجه رو! همون دانش آموزایی که مصداق فاجعه بودن بهترین املاها رو می نوشتن! باور کنید!

اولین املا که یکی بیست گرفت رو یادمه. یکی از بچه ها املاش هیچ مشکلی نداشت، عالی بود. اول نمی دونستم چطور نمره بدم به بچه ها. فورا یک سیستم نمره دهی اختراع کردم! فی البداهه گفتم که مثلاً A+, A, B, C, D. به ترتیت آ مثبت یعنی بیست. آ یعنی هفده تا نوزده مثلا. ب یعنی پانزده شانزده. س یعنی زیر پانزده و د یعنی مردود. می دونین که نمره دهی دبستان توصیفی شده. یعنی نباید نمره ی عددی بدی. باید نمره ی توصیفی بدی، یعنی چهار تا نمره داریم به صورت خیلی خوب، خوب، متوسط، نیاز به تلاش بیشتر. نیاز به تلاش بیشتر یعنی مردود که همون نمره ی د من بود. البته ناگفته نماند که نمره های من اشتباه بود. من پنج تا نمره می دادم: آ مثبت، آ، ب، س، د. اما توی کارنامه چهار تا نمره بیشتر نداشتیم. بنابرین بعدا نمره هام رو با نمره های ابلاغیه آموزش پرورش هماهنگ کردم و نمره ی ضعیف رو حذف کردم. حالا بگذریم اولین نمره ی بیست رو که مشاهده کردم کلی تحویلش گرفتم! منظورم از نمره ی بیست همون آ مثبته. به همه ی کلاس گفتم که فلانی بیست گرفته و به همین خاطر امشب لازم نیست مشق بنویسه! وقتی اینو گفتم آتش حسادت بچه ها گُر گرفت!!! یهو اعتراض کردن که آقاااااااااا برچی اون ننویسه ما بنویسیم!؟؟ آقااااااااااااا نه خیر...!! ما هم نمی نویسیم!!
کلی طول کشید تا اینا رو توجیه کردم که بابا! من مشق می گم بنویسین که یاد بگیرین! حالا که فلانی بلده پس لازم نیست بنویسه! اونم فقط همین امشب! شما هم تلاش کنین بیست بگیرین مشق ننویسین!

خلاصه کلی تلاش کردم تا آتش حسد بچه ها رو جهت دهی کردم به سمت تلاش بیشتر و البته تا حدودی موفق شدم. کم کم یاد گرفتم روش صحیحی که گفتم رو پیاده کنم، مخصوصا که کلاس هم آروم شده بود!!!  و میشد آموزش رو انجام داد! دیگه تمام وقت کلاس فقط صرف آروم کردن بچه ها و داوریِ دعواهاشون نمی شد!! یکم درس هم می تونستم بدم!! املای دومی که گرفتم برام یک موفقیت بود!! فکر کنم پنج تا بیست داشتم فقط! البته اون املای داغونی که گفتم هنوز به همون داغونی بود!! یکی از بچه ها بود نمی تونست بنویسه که البته دوم مردود شده بود! مثلا از سه خط املا، سه تا کلمه فقط می نوشت! شاید همین ضعیف ترین شاگرد کلاسم بود، جالبه که همون سه تا کلمه رو درست می نوشت! برعکس اون یکی که سه خط نامفموم فقط سیاه می کرد!

طوری شده بود که کسی که آ مثبت می گرفت بچه ها دوره ش می کردن تا ببینن نمره ش چه شکلی شده!! نذاشتم آ مثبت لوس بشه! یک جورایی تونستم این هیجان رو در بچه ها به وجود بیارم که دنبال آ مثبت باشن! یعنی تلاش کنن تا آ مثبت بگیرن! انگار که آ مثبت مثلا یک گنجِ! تجربه ی معلمی ندارم اما همکارام که تجربه داشتن! واقعیت اینه که توی ایجاد فضای رقابتی و اشتیاق برای نمره ی بیست تا حدی موفق عمل کرده بودم. همون دانش آموزایی که اول سال غر می زدن که آقا املا نگیرین، دقیقا همون دانش آموزا حالا چک و چونه می زدن که آقا املا رو زودتر بگیرین! فردا نگیرین، امروز بگیرین! زنگ چهارم نگیرین، الان بگیرین! حتما بگیرین!!

خلاصه اینا برای املا انتظار می کشیدن و کارشون هم خیلی بهتر شده بود! کم کم تعداد نمره های بیست بیشتر شد و کار به جایی رسیده که الان حدود نیمی از بچه های کلاسم فقط بیست می گیرن!! فکرش رو بکنید که چه رقابت سنگینی شده که اون کلاس داغون از اون حالت فاجعه رسونده به این حالت نسبتا ایده آل به پنجاه درصد بیست! البته اونم فکر کنم از روی تنبلی می خوندن! چون کسی که آ مثبت (بیست) بگیره یک شب مشق نمی نویسه! اینا از مشق بیزار بودن! واسه همین خوب می خوندن تا بیست بگیرن و مشق ننویسن! یعنی در واقع انگیزه شون همون تنبلی و فرار از مشق بود! البته ناگفته نماند که اول سال بچه ها گیج بودن و بعضی کلمه ها رو فراموش کرده بودن. در واقع اول سال هم اون قدر بد نبودن! مشکل از من و روش من بود!

حالا اون کسی که اول سال سه کلمه از سه خط می نوشت، تقریبا تمام املا رو می نویسه، گرچه اشتباهاتی داره، اما همین که سه کلمه ش شده بیست کلمه کلی حرف توشِ! اون دانش آموزم که سه خط کاملا ناخوانا و نامفهوم می نوشت الان لااقلش اینه که املاش خونده می شه! گرچه بازم همه ش غلط غلوطه! اما دیگه نامفهوم نیست! بعضی از کسانی که ضعیف بودن الان بیست می گیرن و خلاصه پیشرفت کاملا محسوسی داشتن که خدا رو به خاطرش شاکرم و ضمنا از زحمات معلم کلاس اولشون هم قدردانی کنم که واقعا کلاس رو قوی آورده بالا. اول سال زدم تو ذوقش که اینا داغونن، خوندن بلد نیستن، املاهاشون همه افتضاحه...! اما حالا می بینم که معلم پارسال شون چقدر کار من رو راحت کرده. راستش دارم سعی می کنم منم کار معلم سال بعدشون رو راحت کنم تا اونم باز به جونم دعا کنه! باور کنین یک دو نفر تو کلاس اول سال املاهاشون جزء بدترین ها بود و افتضاح بودن!! الان همون دو نفر تا حالا چند تا بیست گرفتن!

یک پسره دیگه بود املاهاش چندان تعریفی نداشت و به دل نمی چسبید...یکبار که گفتم فلانی بیست گرفته مشق نمی نویسه بهم اعتراض کرد که آقا ما هم نمی نویسیم! پسر خوبی بود...بچه مودب و بااخلاق...یک جمله جوابش رو دادم...گفتم اگه مشق ننویسی من از دستت ناراحت می شم...حالا می نویسی...؟ گفت بله آقا! گفتم تو هم تلاش کن بیست بگیری تا مشق ننویسی! تشویقم جواب داد و دیدم این پسره تلاش کرده و املاش خیلی بهتر شده! اما هنوز خیلی خوب (آ مثبت) نیست! آمد پیشم گفت آقا ما هم مشق ننویسیم؟ با توجه به اینکه املا خوب گرفته بود گفتم نه! تلاش کن خیلی خوب بشی تا مشق ننویسی! تو چشماش نگاه نکردم گفتم یک کم دیگه تلاش کنی می تونی...تو خیلی باهوشی، اینا که کار نداره! با تلاش دیگه دفعه بعد بیست بگیری باشه؟ باشه رو خیلی محکم گفتم! اونم عزمش رو جزم کرد و محکم گفت باشه! و املای بعدیش رو بیست گرفت...خر کیف شده بود...راستش منم خر کیف شده بودم! خر کیف تر از اون حتی!

جالبه که همین پسره کلاس اول مردود شده بود! اونی که املاهاش نامفهوم بود لااقل کلاس دوم مردود شده بود! اونی هم که سه کلمه می نوشت کلاس دوم مردود شده بود! اونی که اول سال افتضاح می نوشت و تا الان یک بیست گرفته هم کلاس اول مردود شده بود. شکر خدا الان همه شون پیش رفت کردن و ماشاالله روز به روز هم بهتر می شن...

یا علی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۹/۰۱
ارشاد عودی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی