پرده و پروژکتور

باسمه تعالی
کلاس چهارم پنجم و ششم مدرسه ما مجهز به پرده ی هوشمند بود. از اینا که به صفحه ش دست می زنی (مثل صفحه لمسیِ گوشی) کار رو انجام میدی. من هرچی فکر کردم با خودم گفتم بازده کلاس من با پرده و پروژکتور حتما خیلی بیشتر میشه از این حالت سنتیِ تخته وایت برد.
خلاصه که گاهی لپتاپ رو می بردم کلاس و با یک اسپیکر کوچولو موچولو صوت یا عکس هایی رو به بچه ها نشون می دادم تا یک روز آقای مدیر به کلاسم سر زد و دید که دارم به چه بدبختی با لپتاپ کار می کنم تا چیزی رو به بچه ها بفهمونم! وقتی زنگ خورد تو دفتر بحث درباره کلاس هوشمند و اینا بود. خلاصه که تیری در تاریکی گفتیم آقا مو هم کلاس الکترونیکی موخوام! آقای مدیر کله تکون داد و گفت چرا حتما پیگیری می کنم و از این حرفا!
اول بحث این بود که کلاس ما رو هم هوشمند کنن مثل کلاس ششم. اما من گفتم احتیاجی به سیستم هوشمند ندارم. برای کلاس من فقط یک پرده و پروژکتور نصب کنین، سیستم خودم رو میارم بقیه ش با خودم. ضمن اینکه سیستم هوشمند مشکلات خودش رو داره. تازه یک سیستم هم تو دفتر مدرسه اضافی بود. خلاصه طی صحبت هایی که داشتیم به این نتیجه رسیدیم که کلاس اول و دوم رو پرده پروژکتور نصب کنیم (به جای اینکه فقط کلاس من رو سیستم کاملا هوشمند نصب کنیم). من که لپتاپ میاوردم، سیستم اضافی دفتر مدرسه رو هم می بردیم کلاس اول.
چند هفته ای گذشت. اول آقای مدیر گفت برو مشهد خودت بخر بیار! منم آمدم مشهد و قیمت کردم و دیدم با قیمت مد نظر آقای مدیر خیلی تفاوت داره!! این بود که این وظیفه رو انداختم گردن خود آقای مدیر و آقای مدیر هم چند وقت این دست اون دست کرد و منم هی اصرار کردم و گاهی یادآوری کردم تا اینکه یک روز دیدم بالاخره پرده ها خریداری شده...
مونده بود پروژکتور که حدود یک هفته بعدش اونم خریداری شد و یک روز که آمدم کلاس یهو دیدم پرده و پروژکتور نوی نوی یک مارک تقریبا خوب تو کلاس نصب شده...خیلی خوشحال شدم. جالبه که قیمتی که آقای مدیر بابتش پرداخت کرده بود از قیمتی که من پیدا کرده بودم بالاتر بود!! البته دیگه به من ربطی نداشت! خودش رفته بود خریده بود! فکر می کنم کمی گرون خریده و اول که قرار بود من بخرم نصف اون قیمت مد نظرش بود!!
خلاصه که دو تا کلاس اول و دوم ما هم پرده پروژکتور نصب شد و بچه های ندید بدید روستا داشتن ذوق مرگ می شدن!

اینم عکس کلاس ما و پروژکتور که در بالا نصب شده. پروژکتور کلاس چهارم یک مشکل جزئی داشت که رفتم کلاس اونا، ایرادش رو پیدا کردم و اونم راه افتاد، اما سیستمش صداش مشکل داشت که نتونستم درستش کنم. کلاس ششم هم صداش مشکل داشت که البته اونو درست کردم. کلاس اول هم تو راه اندازی پرده هوشمند مشکلاتی داشتن که اونم کمک کردم رفع شد، البته مشکل خاصی نبود. یک سری تجهیزات لازم داشت و اتصال چند تا کابل و از این حرفا...

اینم بچه ها در حالی که زل زدن به پرده و دارن فیلم کلاس علوم رو نگاه می کنن و ذوق مرگ شدن!! آموزش پرورش سی دی هایی در اختیار ما قرار داده برای دروس کلاس دوم که منم دیگه با این اوضاع راحت شدم! می شینم تهِ کلاس پیش بچه ها!! این طوری هم آخر کلاس رو کنترل می کنم هم یکم استراحت می کنم! (اون جلو، رو به روی چشم بچه ها نمی شه استراحت کرد!) و لپتاپ و پرده و پروژکتور و اسپیکر زحمت تدریس رو می کشن!! بعدم بلند میشم، پرده رو جمع می کنم و روی تخته کار رو ادامه میدم. خیلی کارم راحت تر شده و بچه ها هم با توجه بسیار بیشتری به فیلم های آموزشی نگاه می کنند، مخصوصا که تماشای فیلم خیلی براشون جذاب تر و خوش آیندتر از گوش دادن به صحبت های نامفهوم منِ! (اگه گفتید چرا صحبت های من گاهی نامفهومِ!!؟؟) منم راحت شدم! دیگه لازم نیست گلومو پاره کنم و خیلی تمیز می شینم تهِ کلاس و لم میدم بچه ها خودشون یاد می گیرن!
محل خدمت شما رو نمی دونم، اما همینو می دونم که ما با پیگیری تونستیم توی یکی از آخرین روستاهای بخش زاوه پرده پروژکتور نصب کنیم!! اگه شمام معلم هستید و توی شهر یا روستا احساس می کنید با پرده پروژکتور آموزش راحت تر و با بازده بالاتر میشه یک صحبتی بکنید بلکه به نتیجه رسیدید!
ناامید نباشید! ما اینجا تو علیَک با کمتر از 2000 نفر جمعیتِ روستا کلاس هوشمند هم داریم!!!