کلیپ خداحافظی از بچه های کلاس دوم مدرسه روستای علیک 1396

باسمه تعالی

سلام

سال تحصیلی تمام شد. هرچی بود و شد و نشد تمام شد و پرونده ش بسته شد.

بالاخره ریاضی شون درست شد!

باسمه تعالی
آقا آمدم امروز یک خبر خوش خدمتتون بدم! ریاضی بچه ها بالاخره درست شد! باور کنید که درست شده! قبلا تو همین وبلاگ مطلبی با عنوان یک اشتباه نوشتم که اونجا عرض کردم که چطور در مورد درس ریاضی بچه ها با مشکل مواجه شده بودم و چند روز بعدش مطلب دیگه ای با عنوان یک اشتباه (قسمت دوم) درج کردم که اونجا نتیجه کار رو ارائه دادم و آخر به اینجا رسیدیم که در کل ریاضی بچه ها آخرش خیلی بهتر شد، اما به حد مطلوب و دلچسب نرسید. خب حالا خبر خوش اینکه اون حد مطلوب و دلچسب بالاخره رسید!
خدمت تون عرض کنم که آخرای کتاب ریاضی دوم، بعد از بحث اندازه گیری میرسی به بحث جمع و تفریق سه رقم با سه رقم. از وقتی جمع و تفریق دو رقم با دو رقم رو با بچه ها کار کردم همش غصه می خوردم که خدایا!!! اینا جمع دو رقم با دو رقم رو نفهمیدن، کی به اینا سه رقم با سه رقم یاد بده ای خدااااااااااا!!!! از اول سال برنامه ریزی مشخص بود که ماه اسفند به جمع و تفریق سه رقم با سه رقم می رسیم و من منتظر بودم که این موقع برسه و دوباره از جمع دو رقم با دو رقم شروع کنم!
هیچی دیگه هفته ی پیش اندازه گیری رو تمام کردم و کمرم رو بستم که هرطور شده دو رقم با دو رقم رو به بچه ها حالی کنم! بعد برم سراغ سه رقم با سه رقم که شگفت زده شدم! یکی دو روز بچه ها رو آوردم پای تخته تا جمع و تفریق دو رقم با دو رقم حل کنند و هر کی بلد نیست یاد بگیره. از عمد هم ضعیف تر ها رو می آوردم تا بلکه یک چیزی یاد بگیرن... و اینجا بود که دیدم همون ضعیف تر ها چقدر قشنگ دارن حل می کنن!!

آبله مرغان

باسمه تعالی
چند وقت پیش یکی از بچه های کلاسم چند روزی غایب شد تا مادرش آمد و خبر داد که پسرش آبله مرغان گرفته و یک هفته ای مرخصه. پسرش دانش آموز خوبی نبود که مثلا بخوام خیلی ناراحت بشم! ولی به هر حال به جهت هم نوع دوستی و اینا آخر هفته گفتم یک سر برم پیشش ببینم چی کارش شده این پسره!!

بازدید آقای سرگروه آموزشی

باسمه تعالی
هنوز که به این قضیه فکر می کنم حرصم می گیره! آخه آدم چطور اینقدر بدشانس میشه!؟؟؟ حالا بگم که چی شد...
هیچی دیگه یک روز خبر دادن که سرگروه های آموزشی و همچنین سرگروه اصلی آموزشی میخوان بیان بازدید. ما هم با اعتماد به نفس گفتیم خب بیان!! خوشحال می شیم قدمشون رو چشم! من تو تدریس کوتاهی نکردم که مثلا بخوام از حضور آقای بازرس بترسم! البته اشتباهاتی داشتم اما اهمال نکردم!
خلاصه که زنگ خورد و رفتیم سر کلاس و آقای بازرس تشریف آوردن مدرسه و از قضا کلاس من رو برای بازرسی انتخاب کردن! اون زنگ داشتم با بچه ها فارسی کار می کردم. فارسی بچه های کلاسم خیلی قوی شده. منم خاطرم جمع بود که الان از چند نفر سوال می کنه و بچه ها مثل بلبل جواب می دن و من می تونم سرم رو بالا بگیرم...!
فقط خدا خدا می کردم...خدا خدا می کردم که یک حالت خاص پیش نیاد... که چشم تون روز بد نبینه که همون حالت خیلی خاص سرم آمد که نمی دونم اسمش بدشانسیه یا هرچی!! به هر حال حرصم در آمد در حد تیم ملی!

عکس های بچه های کلاس من

باسمه تعالی
این هم کلیپ عکس دانش آموزای کلاسم و یکم هم خودم...
رو آپارات بارگذاری کردم:
مشاهده ی کلیپ عکس های کلاس دوم دبستان شهید یعقوبی روستای علیک